همه چی تموم شد...
فاطی میگه تو نامردی....
آره فاطی جان...شرمنده عزیز دلم....
من نامردم...من لاشیم...خودم هم از خودم بدم میاد....امیدوارم من و ببخشی که میدونم نمیبخشی....
ولی فاطی تقصیر روزگار بود که مارو با هم آشنا کرد....
آخه این فاصله نشدنی بود....
لعنت به من....
کوفت بگیره این دنیا...دلم برات خیلی تنگ میشه...
دلم برات میترکه....و تا آخر عمر حسرت میخورم که از دستت دادم....شرمندتم عزیز دلم همه وجودم....
ای کاش میمردم....
خدایا تو خیلی نامردی...خیلی بدی که با یه دختر پاک اینکارو کردی..لااقل یه خواهشی ازت دارم
یه کار کن فاطی زندگیش برگرده به حالت اول....بدون من آدم نامرد هم بتونه زندگی کنه...
خدایا توروجون هرکی واست عزیزه..
من فاطی رو دوس دارم..دوس داشتم خواهم داشت...درسته بهم نرسیدیم ولی حد اقل اون و خوشبخت کن....من تا اینجای زندیگم از زندگی لذت و بویی نبردم....از اینجا به بعد هم واسم مهم نیست ولی فاطی رو به تو میسپرم...امیدوارم حرف یه نامرد رو یه بارم که شده گوش بدی....
خیلی دلم برات تنگ میشه...
آهنگ وب تقدیم به تو...تقدیم به خانومم خیالیم...تقدیم به دختر خیالیمون....تقدیم به عشق بی حد و مرزمون..
تقدیم به دنیایی نامرد...تقدیم به روزگار تخمی...تقدیم به لحظه های پاکمون...تقدیم به تموم خوبی هات...تقدیم به تموم مهربونیهات....
تقدیم به عشق پاکت....
لعنت به من...به لحظه هایی که اشکت و در آوردم.... لعنت به لحظه هایی که ازیتت کردم...لعنت به لحظه هایی که باهات بد بودم....لعنت به نامردی من که بر خلاف میل خودم ولت کردم....
لعنت به این روزگار نامرد که اینقد مارو از هم دور کرد که به هم نرسیم....
خدایا چی میشد یه کار کنی ما بهم برسیم...
ینی حق من از دنیا فاطمه نبود ؟؟ینی نمیشد فاطمه رو بهم بدی...
خدایا من از الان هر بار که بهش فک میکنم داغون میشم چشام پر از اشک میشه...چطور میتون بدون اون تحمل کنم ؟؟
خدایا من و اینجوری ولم نکن....
دلم نمیخواد اینجوری بشم.....
فاطی بدون تو میمیرم...بدون محبت هات....
خدایا یه فکری واسم بکن....
*****************************************************
دردت به جونم گریه نکن،آروم جونم گریه نکن
بزار تا راحت جدا بشیم،مهربونم گریه نکن
عشقت بمیره گریه نکن،گریم میگیره گریه نکن...
خداحافظ....
به من گفتی خداحافظ وبرقندیل مژگانت بلوراشک
جاری بود.
غم تلخ میان غصه هایت با تمام بی قراری بود.
چرا با من خداحافظ...
تو که گل بوته های شعر شادم را ز باران نگاهت
بارور کردی...
تو که افسانه با عشق بودن را برایم از کتاب زندگی
خواندی....
چرا با من خداحافظ...
مروای رفتنت شورجوانیها.مروای بهترین حرف
وکلامت آشناییها
اگر رفتی دگر تا عمر دارم داغدار رفتنت هستم.....
اگر رفتی درون پیله تنهایی و اندوه می مانم.......
برای طفل غمگین دلم لالایی دگر می خوانم.....
خداحافظ کلامی سخت و غمگین است.
غم رفتن غمی بسیار سنگین است.....
خدایا چی می تونم بگم ؟ خودت کمکم کن که بتونم شکرت رو اون جور که شایسته ی این معجزه گری ات باشه به جا بیارم .
این 4 روز رو فقط می تونم یه هدیه از طرف خدا بدونم . پروردگار زیباترین و ظریفترین جلوه های آفرینشش رو در قالب یک پکیج کامل و بی نقص به من بخشید !
انگار کن که خالق یکتا منو به یه تور 4 روزه در اوج آسمون ها مهمون کرد !
آقای خواستگار شب سالگرد ازدواجم منو با یه جشن باشکوه غافلگیر کرد . نمی دونم چقدر زمان برده بود تا بتونه این همه برنامه رو با هم هماهنگ کنه . من رو تصور کنید که با زره و کلاهخود و سپر و شمشیر رفته بودم به جنگش و با یه قصر پر از گل و نور شمع مواجه شدم .
باقی اش تا آخر بودنم تو قلبم ثبت میشه این قسمتش سهم شما بود از دنیا دنیا عشقی که تو قلبم کوبنده تر از همیشه می کوبه . برای شما که تو این دوره غمخوارم بودید ، دلسوزم بودید ، و همراه لحظه های درد کشیدن و آموختن من ...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ