اعضا ودانش آموزان با شعار زنده باد کودکی وزنده باد زندگی روز جهانی کودک را گرامیداشتند
کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان ماکو در دومین روز از هفته ملی کودک در روز سه شنبه مورخه 16 مهر روز جهانی کودک را با حضور 110 نفز از اعضا و دانش آموزان مدرسه شکوفه گرامیداشت در این جشن میهمانانی از اموزش وپرورش ُ شبکه بهداشت ُ نیروی انتظامی ومعلمین مدرسه حضور داشتند در این گرامیداشت برنامه های فرهنگی هنری ذیل اجرا گردید .
تلاوت قران کریم
اجرای سرود ملی
خوش آمدگویی تبریک ایام
شعر خوانی
سخنرانی سروان نجفی
قصه گویی
اجرای سرود
سخنرانی کارشناس بهداشت و کارشناس تغذیه
اجرای مسابقه
ایستگاه نقاشی
اهدا جوایز از سوی شبکه بهداشت به دانش آموزان
بازذدید از نمایشگاه
مزارع پرورش ماهی از هراز تا کارون با بحرانی مرگبار روبرو شده‌اند که نه فقط دود این بحران به چشم تولیدکنندگان و آبزی‌پروران منطقه می‌رود، بلکه محیط زیست و مردم مصرف کننده از آب و محصول این مزارع هم به شدت در معرض خطر و بیماری قرار گرفته‌اند. یادداشت پیش رو، کوشیده است تا ابعاد این خطر بزرگ را شرح دهد ...
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخواست مشکل نشیند
شیشه بشکسته را ، پیونـد کـــــردن مشکل است
خاطری آزرده شد ، شادان نمی گـردد چــــــو قــبـل
ماه فـروردیـن را ، اسفـنــد کــــــردن مشـــکل است
تا رهــا گردد ز دستت یـــــــارخویش ، نالـــــــه مکن
چون غریبی را دگـــــــر ، دلبـنـد کـردن مشکل است
تا کـــــه مرغ عشق تـــــو ، از دست لـرزانت پــــریـد
آهوی بگریختـــــه را ، در بـنـد کـــــردن مشکل است
حرف صاحبخانـــــه را ، مهمان نمی گـیــرد بــــه دل
حرف کمتر پختــــــه را ،چون پنـد کردن مشکل است
عـالـمی را می تــــــوان ، با خـوشدلـــی آرام کــــرد
اخم و تخم دلـبری ، لبخـنـد کــــــردن مشــکل است
تا نـــــخواهــی حـق خـود ، دربـیـن مردم خـوشتــری
تلخی گفتـــار حـقّ ، چـون قـنــد کـردن مشـکل است
مرحبا بــــر تـو ( کیـــــان ) ، بیتی نمودی تــــوغـــزل
دانــه ی خشخاش را ، اسپنـد کـــــردن مشکل است
شعر از استــــــاد عزیز
آقای کیـــــــــان
دیروز شنیدم خانوم چهل ساله‌ای خانوم سی ساله‌ای را به درستی نصیحت می‌کرد. بافت ماجرا هم خیلی جالب بود ولی متأسفانه نمی‌شود بهش اشاره کرد...
بله، خانوم سی ساله می‌گفت: خوش به حال کسی مه در 60 سالگی می‌تواند امید داشته باشد و هزار فعالیت جذاب داشته باشد... من فکر کنم در شصت سالگی‌ام افسرده شوم...
خانوم چهل ساله خیلی جدی و مصمم این طور جواب داد:
من می‌خواهم در چهل و پنج سالگی‌ام نقاشی کردن را خوب یاد بگیرم و برای سرگرمی‌های شصت سالگی‌ام برنامه بریزم!
من دوست‌های الآن و ارتباطات امروزم را طوری برنامه‌ریزی می‌کنم که در شصت سالگی تنها نباشم! من مطمئنم در شصت سالگی‌ام یک گروه دوستی شاد و یه عالمه سرگرمی و مهارت دارم که خودم را با آنها سرگرم می‌کنم.
از حالا ورزش می‌کنم و مراقبت سلامت روح و روانم هستم! با اطرافیانم ارتباط‌های سالمی دارم و آنها را آزرده نمی‌کنم و برای اوضاع مالی دورة پیری‌ام هم از همین حالا برنامه‌ریزی می‌کنم!
حرف حساب بود! من که یاد گرفتم!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
