دیروز شنیدم خانوم چهل سالهای خانوم سی سالهای را به درستی نصیحت میکرد. بافت ماجرا هم خیلی جالب بود ولی متأسفانه نمیشود بهش اشاره کرد...
بله، خانوم سی ساله میگفت: خوش به حال کسی مه در 60 سالگی میتواند امید داشته باشد و هزار فعالیت جذاب داشته باشد... من فکر کنم در شصت سالگیام افسرده شوم...
خانوم چهل ساله خیلی جدی و مصمم این طور جواب داد:
من میخواهم در چهل و پنج سالگیام نقاشی کردن را خوب یاد بگیرم و برای سرگرمیهای شصت سالگیام برنامه بریزم!
من دوستهای الآن و ارتباطات امروزم را طوری برنامهریزی میکنم که در شصت سالگی تنها نباشم! من مطمئنم در شصت سالگیام یک گروه دوستی شاد و یه عالمه سرگرمی و مهارت دارم که خودم را با آنها سرگرم میکنم.
از حالا ورزش میکنم و مراقبت سلامت روح و روانم هستم! با اطرافیانم ارتباطهای سالمی دارم و آنها را آزرده نمیکنم و برای اوضاع مالی دورة پیریام هم از همین حالا برنامهریزی میکنم!
حرف حساب بود! من که یاد گرفتم!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ