سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان برهنه است و جامه آن تقوا و زیورش حیا و دارایی اش فقه و میوه اشدانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

2

سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 3:24 عصر

شهریور هفتاد خدا یکیو فرستاد تو این دنیا که نمیدونم هدفش از خلتش چی بود چون این دنیاش از اول خراب بود اون دنیاشم خود احمقش خراب کرد

من بدنیا اومدم با یه پدر با اختلاف سن حداقل هفتادو یه مادری که بخاطر شرایط بد اجتماعی اطرافش نه برخورد اجتماعی بلده نه بلده احساس مادرانشو ب کسی نشون بده با سه نابرادری و س تا خاهر ناتنی و س تا خاهر تنی وکوچیکترین عضو خانواده جزیات سنو نمیدونم بنویسم فقط هرکی بگم که نوه بزرگه داداش بزرگم از من دوسال بزرگتره

من تو همچین خونواده ای بدنیا اومدم نه معنی محبت مادریا فهمیدم نه بابام شرایطشو داش که مث یه کوه پشتم باشه نه کسی مردونگی یادم داد نه مهربونی نه هیچ چیز خوب نه دیگه هرچی یاد گرفتم خودم بودمو خودم

سالای مدرسه با بد بختی بود وقتی همه تیپ میزدن من مجبور بودم با لباسای نچندان خوب برم مدرسه یادمه سال دومو سومو چهارم ابتدایی با یه شلوار بودم بقیشم زیاد یادم به جزئیاتش 

حالا جالبش اینجاس ما چن هکتار زمین داشتیمو ایجور  ولی بابام که سنی ازش گذشته بودو سر از حساب کتاب در نمیورد داداشای ناتنیام حساب کتاب دسشون بود.... دیگه جزئیاتشو خودتون حدس بزنید یادمه تو روستاها تازه تلوزیون رنگی مد شده بود داداشا منم داشتن ولی ما با یه سیاو سفید خراب که تصویرش نصفه بود خوش بودیم 3 سال تموم به داداشم گفتم تا منت گذاشتو یه تلوزیون واسه ما خرید جریان دو چرخه خریدنممم کلا هرچی ما میخاستیم بخریم همی بود باید از آق داداش واس پول خودمون التماس میکردیم مسخره بود این وسطا به هر ترتیب بود درسمو خوب خوندم سال اول دبیرستان مدزندگیم دگرگون شد عاشق نامزدم بودمو اونم همیطور حسرسه نمونه دولتی بودم داشتم جوون میشدمو این دردام قابل فهم ترو دردناک تر

هر هفته باید میرفتم گردنو کج میکردم پیش داداش که ده تومن بده بمن اون هفته رو میخام برم توشهر سر کنم آدم از باباش پول بگیره چیزه عادیه ولی اینجور  داداشا نه آدم چشم دیدنشونو نداره ولی خب مجبوره چیکار باید بکنه تو یه شهر غریب؟

خلاصه کم کم از درسم فاصله گرفتمو همون سال اول اخراج شدم از نمونه رفتم فنی

دوسال فنیم جزو شاگرد درس نخونا بودم ولی به هرحال کنکورو روزانه یاسوج قبول شدم ترم بهمن تا بیاد بهمنماه شه بابام فوت کرد درسته  پیر بود ولی دوسش داشتم از معدود مردایی بود که دوسش داشتم شایدم تنها مرد چون بقیشون که داداشای ناتنی بودنو عموهای پیرو پسر عموهای بیس سی سال از خودم بزرگترو بدرد نخورم بودن همشون بگذریم

4ترم رفتم دانشگا هموموقع هم عاشق شدم البته نه از دانشگاه(فنی دختر نداره اصن)ترم دو رفتم خاستگاری قبولم  کردن ترم چهارمو خوندمو وقتی که بیس س واحد(برا فوق دیپلم) دیگه داشتم عاشقیو بی پولی نذاشتن ادامه بدم ول کردم درسو اومدم چسبیدم به کار.....

 میکردم دیگه دردا تموم دیگ یکی هس با فک کردن بهش هرچی درد تو زندگیم بودو فراموش میکنم ولی....



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان



لیست کل یادداشت های این وبلاگ